بررسی اثر آگونیست و آنتاگونیست گیرنده کوله سیستوکینین بر بی دردی ناشی از کلستازیس در موش صحرایی

thesis
abstract

در مطالعه حاضر اثر آگونیست گیرنده کوله سیستوکینین (cck)، سرولئین و آنتاگونیست گیرنده cck، پروگلوماید، بر روی اثر بیدردی حاصل از کلستازیس یا مرفین بوسیله تست tail-flick مقایسه و بررسی شده است . tail-flick latency (tfl) در موشهای bdl و sham تا رذوز 15 بعد از عمل جراحی مقایسه و مشاهده گردید که تا روز هفتم بیدردی آنها افزایش یافته و از روز هفتم tfl به سمت baseline سیر نزولی داشته است و بیشترین اختلاف tfl در این دو گروه در روز هفتم مشاهده شد. مرفین (دوزهای 4mg/kg و 2، 1، تجویز زیر جلدی) یک بیدردی وابسته به دوز را در موشهای رت کنترل (unop) نشان می دهد. بی دردی ایجاد شده توسط کلستاز در موشهای bdl در روز هفتم بعد از عمل و نیز بی دردی ناشی از مرفین (2mg/kg) در گروه unop توسط پروگلوماید (40mg/kg، تجویز داخل صفاقی، 35 دقیقه قبل از مرفین) تقئیت گردید. تقویت پروگلوماید در موشهای bdl نسبت به موشهای sham و unop که آنها هم فقط پروگلوماید دریافت کرده بودند، اختلاف بسیار معنی داری داشت . سرولئین با دوزهای (0.02mg/kg و 0.01، 0.005، 0.001، تجویز زیر جلدی) در روز هفتم بعد از عمل باعث افزایش بی دردی یجاد شده توسط عمل کلستاز در موشهای bdl نسبت به گروههای sham و unop شد و حداکثر پاسخ با دوز 0.005mg/kg از دارو مشاهده گردید. همین دوزها از سولئین در موشهای unop وقتی 30 دقیقه قبل از موفین (2mg/kg) تجویز شدند نیز باعث افزایش بی دردی اپیوئید شدند. پروگلوماید، (40mg/kg داخل صفاقی) در روز هفتم بعد از عمل وقتی 5 دقیقه قبل از سولئین تجویز شد باعث کاهش اثر تقویت شده دوز 0.01mg/kg سرولئین (زیر جلدی) در موشهای bdl و sham شد. همین اثر از پروگلوماید (35 دقیقه قبل از مرفین) در گروه unop که نیم ساعت قبل از مرفین (2mg/kg) سرولئین 0.01mg/kg دریافت کرده بودند مشاهده گردید. دوزهای بکار برده شده سرولئین و پر.گلوماید به تنهایی هیچ اثری در بی دردی در تست tail-flick از خود نشان ندادند. قبلا توسط محققین تایید شده است که رسپتورهای کوله سیستوکینین در تعدیل درد یا بی دردی ناشب از مرفین موثر می باشند با توجه به نتایج بالا و مقایسه اثرات آگونیست و آنتاگونیست کوله سیستوکینین در گروههای کلستاتیک و یا مرفین درمانی شده تایید می شود که رسپتورهای کوله سیستوکینین در تعدیل در و یا بی دردی در بعد از عمل کلستاتیک هم موثر می باشند. البته تحقیقات بیشتری برای روشن نمودن مکاتنیسم دقیق مرکزی یا محیطی یودن این اثرات مورد نیاز است ضمن اینکه نتایج ما دلالت بر اثر قوی این پپتیدها در افزایش اثر بی دردی حاصل از کلستاز یا مرفین دارد.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

تاثیر بستن عصب سیاتیک بر روی بی دردی ناشی از مرفین، آگونیست و آنتاگونیست گیرنده های CCK در موش سوری

سابقه و هدف: با توجه به اثر ثابت شده ضد درد مرفین و نتایج مغایر حاصل در ارتباط با نقش گیرنده های CCK در پدیده درد و از طرفی، نقش جراحی و گره زدن عصب سیاتیک (Nerve Ligation) به عنوان عامل ایجاد کننده درد و هیپرآلژزی که موجب کاهش پاسخ به داروهای ضد درد اوپیوئیدی می شود. از این رو، به منظور تعیین تاثیر بستن عصب سیاتیک بر روی بی دردی ناشی از مرفین، همچنین آگونیست گیرنده های CCK این تحقیق در سال 77-...

full text

تاثیر بستن عصب سیاتیک بر روی بی دردی ناشی از مرفین، آگونیست و آنتاگونیست گیرنده های cck در موش سوری

سابقه و هدف: با توجه به اثر ثابت شده ضد درد مرفین و نتایج مغایر حاصل در ارتباط با نقش گیرنده های cck در پدیده درد و از طرفی، نقش جراحی و گره زدن عصب سیاتیک (nerve ligation) به عنوان عامل ایجاد کننده درد و هیپرآلژزی که موجب کاهش پاسخ به داروهای ضد درد اوپیوئیدی می شود. از این رو، به منظور تعیین تاثیر بستن عصب سیاتیک بر روی بی دردی ناشی از مرفین، همچنین آگونیست گیرنده های cck این تحقیق در سال 77-...

full text

بررسی اثر آگونیست و آنتاگونیست های مختلف گیرنده هیستامینی بر هماهنگی حرکتی موش صحرایی در تست Rota rod

Background and purpose: Sedation is regarded as a common side effect of most antihistamines, and limits the clinical utility of classical antihistaminic agents, while newer antihistamines are nonsedating. Çonsidering the importance of this phenomenon in the present study, the role of different histamine receptor mechanisms in mediating the sedation were investigated in rat rota rod test. M...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023